نقدی بر نمایشگاه پرنسسهای کوره
در روزهای گذشته خبری در اینترنت منتشر شد که نمایشگاه «پرنسسهای کوره» قرار است برگزار شود. عکسهای این نمایشگاه عکسهای دختربچههای کورههای آجرپزی است که لباس پرنسسی به تن کردهاند. برگزارکنندگان این نمایشگاه معتقدند با این کار دختران را به آروزی خود «پرنسس شدن» رساندهاند. این نمایشگاه اعتراض فعالان حقوق کودک را در پی داشت و اعلام شد برگزاری این نمایشگاه لغو شده است. اما این نمایش به ظاهر زیبا و خیرخواهانه چه ایراداتی دارد؟ فعالان حقوق کودک از چه منظر با این نمایشگاه مخالف هستند؟ این نمایشگاه از منظرهای مختلف قابل نقد است فقط به3 مورد اشاره میکنیم:
1. بازتولید کلیشهی داستانهای پریا: تفکر دختر ایدهآل یعنی پرنسسها و شاهزاده خانمها از داستانهای پریا مانند سیندرلا، زیبای خفته و … گرفته شده است. داستانهایی که اگرچه از غرب آمده است اما در سالهای اخیر در همان کشورها نیز نقد شده است. ورژنهای جدید انیمیشنهای دیزنی مانند مریدا در انیمیشن دلیر، راپونزل در انیمیشن گیسوکمند، آنا و السا در انیمیشن منجمد واکنشی به همین انتقادات است اینکه چقدر از آن کلیشه فاصله گرفته است بحث دیگری است. با این حال بارها روانشناسان و جامعهشناسان هشدار دادهاند که این داستانها چه ضررهایی برای دختربچهها دارند. بارها گفتهاند که باید از کلیشهی آرزوی هر دختری پرنسس شدن است دور شد. حال از برگزارکنندگان این نمایشگاه باید پرسید با کدام پشتوانهی تربیتیای به این نتیجه رسیدهاند که لباس پرنسسها را بر تن دختربچهها کنند و عکسهای زیبا بگیرند؟ اساسا به این موضوع فکر کردهاند؟
2. نقص حقوق کودک: امروزه بحث حقوق کودک به مسئلهای جدی در سطح جهانی تبدیل شده است. پاسخ به این پرسش که آیا والدین حق دارند عکس کودک خود را در شبکههای اجتماعی شخصیشان منتشر کنند هنوز مشخص نیست و مناقشهبرانگیز است. ابعاد این مسئله آن قدر پیچیده است که فعالان حقوق کودک، حقوقدانان، پژوهشگران رسانه، جامعهشناسان و … از منظر خود دربارهی ابعاد مختلف این موضوع صحبت کردهاند. عدهای سرسختانه مخالف هرگونه انتشار عکس کودکان در اینترنت و شبکههای اجتماعی هستند عدهای هم معتقدند با قیدهایی میتوان برخی از عکسهای کودکان را منتشر کرد. با وجود این حساسیتها و کشمکشها چگونه یک نفر به خود اجازه میدهد به سراغ کودکان کار برود و از آنها عکاسی کند؟ شخصی که نه تنها والد، اقوام نزدیک کودک نیست بلکه شخصی کاملا غربیه است. چگونه شخصی به اسم تحقق آروزی کودک تصمیم میگیرد که با عکاسی از کودکان کار گالری راه بیندازد؟ اصلا به حقوق کودک و حریم شخصی این کودکان فکر کرده است؟
3. برندسازی به جای عدالتخواهی: زمانی کمک کردن به کودکان کار برای تحقق عدالت در جامعه بود نه برندسازی و قهرمانسازی از خود! فعالان حقوق کودک بارها گفتهاند که نیازهای واقعی کودکان کار، رفع کار کودک، دسترسی به آموزش رایگان و باکیفیت، دسترسی به بهداشت و…. است. نیازهایی که با کارهای جدی و ساختاری میتوان به آن رسید نه حرکتهای کوتاه مدت و نمایشی! این شکل از کمک به کودکان کورههای آجرپزی نه تنها ربطی به نیازیهای آنها ندارد بلکه نمایشی برای قهرمان نشان دادن برگزار کنندگان این نمایشگاه است. قهرمانهایی که با نمایش رنج و فقر کودکان کار میخواهند خود را مادر ترزاهای دروغین جای بزنند! این نمایشگاه نه تنها کمکی به این کودکان نمیکنند بلکه عزت نفس کودکان را نیز میگیرد و آنها را تحقیر میکند. نمیشود برای چند روزی لباسهای زیبا بر تن دختران کرد و بعد که نمایش تمام شد آنها را به حال خود رها کرد. برای چند روزی با لباسهای پرنسسی هویت جدید به این دختران داد و بعد که نمایشگاه تمام شد دیگر به رنج و فقر این کودکان توجه نداشت و با ساختن هویتی جعلی بخواهیم کودکان را خوشحال کنیم. به نظر میرسد برگزارکنندگان نمایشگاه پرنسسهای کوره بیش از آن که به عدالت و نیازهای واقعی این کودک بیندیشند با برندسازی از خود و قهرمان نشان خود در نقاب دیگردوستی، خود را خیرخواه و منجی کودکان کورهها نشان دهند.
باید به برگزارکنندگان این نمایشگاه یادآور شد که نیتهای خوب، نتیجههای خوب درپی ندارد. امروزه فعالیت در حوزهی حقوق کودک مانند هر کار دیگری نیاز به علم و پژوهش و شناخت دقیق این حوزه دارد. امیداوریم این نقدها موجب شود پس از این به جای حرکتهای نمایشی شاهد فعالیتهای جدی و ساختاری برای رفع مشکلات کودکان کار شود. فعالیتهایی که به نیازهای واقعی کودکان توجه شود و به ابعاد مختلف این موضوع از منظرهای روانشناسی، جامعهشناسی، حقوق کودک و… توجه شود.
نویسنده:عطیه ملکزاهدی