به مناسبت روز ملی کودک
نویسنده: فرشید خضری
به این موضوع فکر کنیم که در این دنیایی که زندگی میکنیم چه چیزی زندگی کودکان را تهدید یا آنان را از حقوقشان محروم و آسیبپذیر میکند؟ چه چیزهای باعث میشود کودکان کار کنند، به مدرسه نروند و ترک تحصیل کنند، ازدواج کنند، قربانی انواع خشونتها و آزارها شوند، به خودکشی فکر کنند یا دست به آن بزنند؟ نمیتوان علل همه اینها را به یک علت فرو کاست اما اگر بخواهیم بر علتی تعیینکننده دست بگذاریم آن چیزی نیست جز نحوه سازماندهی جامعه.
سازماندهی جامعه به آرایش نهادهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره اشاره دارد. به عبارت دقیقتر اگر قواعد (یعنی هنجارها و قوانین رسمی) ناظر بر آرایش این نهادها غیرمنصفانه باشند و تنها منافع اقلیتی را بهضرر اکثریت تامین کند به دامنه مختلفی از مسائل از جمله فقر و خشونت منجر میشود که در نتیجه شهروندان را آسیبپذیر میکند. کودکان در این میان بیش از همه آسیبپذیرتر هستند چرا که به اندازه کافی رشد نکرده و تابآور نشدهاند که بتوانند از خودشان دفاع یا مراقبت کنند. برای مثال اگر قواعد ناظر بر نهاد اقتصادی غیر منصفانه باشد به نابرابری و فقر منجر میشود و اینها نیز به دامنه مختلفی از مسائل به ویژه محرومماندن از حقوق منجر میشوند.
به کشورهای منطقه نظیر افغانستان بنگریم، نحوه آرایش این جامعه و نهادهای آن چگونه منجر به فقر، خشونت و … شده است. اینها زندگی کودکان را تهدید کرده و آنان را از بسیاری از حقوشان همچون تحصیل، حمایتها، امنیت، سلامت و غیره محروم کرده است. محرومشدن از اینها در چرخه دیگر به اشکال مختلف به وابستگی و عدم توانمندی منجر میشود. این موضوع تنها به کشور افغانستان محدود نمیشود. در داخل کشور نیز زندگی کودکان به اشکال مختلف در معرض آسیب است. برای مثال فقر بخشی از جامعه منجر به کار کودکان، بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل شده است. بار این محرومیتها و آسیبها را همه به یک میزان به دوش نمیکشند کودکان اقلیتهای قومی و مذهبی، کودکان در مناطق روستایی، مناطق حاشیه و غیره بیش از همه در معرض خطر هستند.
بدون مواجه با مسائل اصلی جامعه به ویژه آرایش نهادها نمیتوان از آسیبپذیری کودکان کاست. باید نهادهای (اقتصادی، سیاسی، قانونی، اجتماعی و …) ایجاد کرد که برای همه شهروندان حقوق برابر قائل باشند یا حقوق بشر را تضمین کنند. نهادهای فراگیر به جامعه و اعضای آن اجازه خلاقیت و نوآوری میدهند. این خلاقیتها به تولید انواع ثروتها و سرمایههای اجتماعی، اقتصادی فرهنگی و … اجازه میدهند. در این شرایط است که فقر کاهش پیدا میکند و امکان بسط قابلیتهای کودکان به واسطه بازی و شادی، امنیت، آموزش و تامین سلامت فراهم میشود.