استثمار کودکان/ به مناسبت روز جهانی کودک
پیجهای اینستاگرامی مادران و کودکانی که اول به طرح تجربیات، خاطرات و روزنگاریهای کودکانشان میپرداخت، با ورود پول سر و شکل تازهای یافت. افزایش دنبالکنندهها و تبلیغات از این پیجها دیگر امری غیرعادی نیست و شاید با سادهترین هشتگها هم بتوان مروری بر این نمونهها داشت. اما کودکان کجای این معامله اقتصادی قرار دارند؟
در واقع کسب درآمد از طریق تبلیغات در محیط اینستاگرام، مادران بسیاری را به تکاپو انداخت که وارد میدان شوند و با فعالیت مدام و حفظ و افزایش kهای بیشتر، درآمد بیشتری را کسب کنند. فضای رایگان، محدودیت قوانین و دسترسی گسترده نیز بیش از پیش این فرصت را فراهم کرد. اما این فرصتی که به نام کودکان است به کام مادران تمام شد. به زبان ساده هویت کودکان در قالب تصویر به صاحبان تبلیغ فروخته میشود. کودکان به ابزاری برای معرفی و فروش محصول تقلیل پیدا کرده و در نهایت به کالایی برای اعتماد و جلب مخاطب تبدیل میشوند. فروش هویت کودکانه و معصومانه توسط والدین را شاید بتوان نوعی استثمار معرفی کرد. مبادلهای که در یک سو هویت و فرصت زندگی کودک بدون اراده و اختیار تصرف میشود و در ازای آن -با صرف نظر از مفهوم شهرت کودک که ممکن است موافق یا متعارض با خواست شخصی او باشد-منافع مالی نه به کودک بلکه به والدین تعلق میگیرد. این مسئله که از دهههای آغازین قرن بیستم و با ورود کودکان به سینما، تلویزیون و تبلیغات مورد توجه قرار گرفتهبود در برخی از کشورها با حمایت قانونی ذیل منافع شخصی کودک درآمده و والدین حق نداشتند به درآمد مالی کودک تعرض کنند. اما اکنون بدون هیچ قانون و نظارتی این نوع از استثمار کودکان در شبکههای اجتماعی سیر صعودی را طی میکند.
علاوه بر دستاورد مالی کار برای کودکان، تحمیل یک فعالیت کاری، بدون در نظر داشتن خلاقیت و هویت شخصی کودک منجر به ازخودبیگانگی انها میشود. کار که در بزرگسالی نیز باید محل بروز خلاقیت و هویت فردی باشد، با تحمیل در دوران کودکی که وظیفه اصلی کودک بازی است، اثرات مخربی بر خلاقیت و بنیانهای شکلگیری هویت به همراه دارد. در واقع در زمانی که باید پایههای هویت فردی از طریق تعامل اجتماعی، بازی و درک محیط بنا شود، کودک موظف به گذراندن اوقاتش در برابر دوربین است و بدون آزمون و خطا و فرصت انتخاب، اشتغال یافته است. اشتغالی که در قالبهای یکسانسازی شده نحوه تصویربرداری، متننویسی و آرایش صحنه و کودک به عنوان بازیگر اصلی، به بازار دنبالکنندگان عرضه میشود. تصاویری که فارغ از هویت شخصی کودک استانداردهای بصری داشته و متناسب با بازار یعنی ذائقه کاربران این شبکه اجتماعی شکل گرفته است.
«وقتی پول وارد معامله شد، زیباییشناسی دیداری، واژگان و فرایند ثبت و ضبط فعالیت والدین در شبکههای اجتماعی به شدت دگرگون شد. همراه با پیدایش صنعت اینفلوئنسری به شکل گسترده، به جای اینکه مادران قصه فرایند استفاده از محصولات همراه فرزندشان را بنویسند، بچهها به سطح وسایل صحنه تقلیل یافتهاند» (کریستال آبیدن)
اما شهرت به عنوان تنها دستاورد این معامله برای کودک چه پیامدهایی دارد؟
ادامه دارد…
نویسنده: مریم مومنزاده