????️ششم فوریه برابر است با روز جهانی مبارزه با ناقصسازی جنسی زنان که توسط کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۳ اعلام شده است. ناقصسازی جنسی زنان یا ختنه زنان (Female Genital Mutilation = FGM) عبارت است از برداشتن جزئی یا کامل اندام تناسلی خارجی زن یا آسیبهای دیگر به اندام تناسلی زنان به دلایل غیرپزشکی. این عمل آسیبزا عمدتاً در آفریقا، خاورمیانه و برخی دیگر از کشورهای آسیایی انجام میشود. براساس گزارشهای یونیسف بیش از دویست میلیون دختر و زن در حال حاضر تحت نوعی ختنه جنسی قرارگرفتهاند و سی میلیون دختر در دهه آینده در معرض این خطر قرار دارند. شواهد نشان میدهد در ایران نیز در برخی از استانها این عمل هنوز ادامه دارد هرچند که خوشبختانه شواهد نشان میدهد، میزان آن رو به کاهش بوده است. بیش از همه، دختران در سنین نوزادی و نوجوانی ممکن است در معرض این عمل قرار گیرند. در برخی از موارد زنان بالغ نیز مورد هدف هستند. سازمان بهداشت جهانی، عوامل اجتماعی ـ فرهنگی ناقصسازی جنسی زنان را موارد زیر برمیشمارد:
????️- در مناطقی که ناقصسازی جنسی زنان را نوعی قرارداد اجتماعی و یا هنجار میدانند، فشار اجتماعی برای انجام آن وجود دارد. همچنین نیاز به پذیرش اجتماعی و ترس از طرد شدن توسط اجتماع، انگیزههای قوی برای تداوم این عمل فراهم میکند.
????️-در این اجتماعات، ناقصسازی جنسی زنان اغلب بهمثابه جزء ضروری تربیت دختران و بهعنوان راهی برای گذار به بزرگسالی و آمادگی برای ازدواج در نظر گرفته میشود.
????️-ناقصسازی جنسی زنان با باورهایی دربارهی رفتار جنسی قابلقبول، در ارتباط است و توسط آنها تقویت میشود و هدف آن تضمین باکرگی پیش از ازدواج و وفاداری به زناشویی است.
– در مناطقی با این باور که ناقصسازی جنسی زنان احتمال ازدواج را افزایش میدهد، این عمل بیشتر انجام میشود.
????️- ناقصسازی جنسی زنان با ایدهآل فرهنگی زنانگی و فروتنی ارتباط دارد و مبتنی بر این پنداشت است که دختران با برداشتن قسمتی از بدن خود که نجس است زیباتر و تمیزتر به نظر میرسند.
– برخی از مردم بر این باورند این عمل پشتوانه مذهبی دارد، گرچه هیچ مذهبی آن را تجویز یا حمایت نمیکند.
????️- رهبران مذهبی در مورد آن مواضع مختلفی را بیان کردهاند؛ برخی آن را ترویج میکنند، برخی این عمل را بیربط به دین میدانند و برخی دیگر نیز برای حذف آن تلاش میکنند.
????️- ساختارهای محلی قدرت و اقتدار، همچون رهبران اجتماع، رهبران مذهبی، ختنهکنندگان و حتی برخی از کارکنان پزشکی میتوانند در حمایت از این عمل سهیم باشند. به همین ترتیب، در صورت اطلاع، میتوانند مدافعان مؤثری برای حذف ختنه زنان باشند.
????️- در بسیاری از جوامع، زمانی که ناقصسازی جنسی زنان انجام میشود، بهمثابه سنتی فرهنگی در نظر گرفته میشود و اغلب از آن به عنوان استدلالی برای تداوم آن استفاده میشود.
????️ناقصسازی جنسی زنان با عوارض متعددی همچون درد شدید به هنگام عمل (در غیاب وجود داروها و سایر عوامل بیهوشی)، خونریزی شدید، مشکلات مربوط به ادرار یا خونریزی در دوران عادت ماهانه، عفونت دستگاه ادراری، افزایش خطر عفونت اچآیوی، مشکلات به هنگام بارداری یا زایمان، داشتن مشکل در رابطه جنسی یا رابطه جنسی دردناک و عدم لذت بردن از آن، پارگی واژن در هنگام مقاربت و خونریزی، تعداد از مسائل روحی و روانی همچون اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی و در بلندمدت منجر به کیفیت پایین زندگی، مرگ یا هر دو میشود.
????️ناقصسازی جنسی زنان برخلاف موازین حقوق بشر و علیه حقوق زنان است و لازم است برای حذف آن اقدام شود. سنتهای فرهنگی آسیبزا بهخودیخود حذف نمیشوند، یا حذف آنها ممکن است فرایندی طولانی باشد، ازاینرو این وظیفه دولتها و سازمانهای مردمنهاد است که برای حذف آن وارد عمل شوند. جرمانگاری این عمل و آگاهیبخشی به اجتماعاتی که این عمل در آن رایج است، در قالب طرحهای اجتماعمحور میتواند مؤثر باشد. لازم است اقداماتی هماهنگ در بخشهای بهداشت، آموزش، مالی، عدالت و امور زنان انجام شود. موارد زیر برای حذف این عمل یا سنت آسیبزا پیشنهاد شده است:
????️- تقویت پاسخبخش سلامت: ایجاد و اجرای دستورالعملها، آموزشها و سیاستها برای اطمینان از این که ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی میتوانند مراقبتهای پزشکی و مشاوره را به دختران و زنانی که در معرض ناقصسازی هستند، ارائه دهند و برای پیشگیری از این عمل با آنان ارتباط برقرار کنند.
????️- تولید دانش: ایجاد دانش در مورد علل، پیامدها و هزینههای عمل، از جمله اینکه چرا ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی این عمل را انجام میدهند، چگونه این عمل را کنار بگذارند، و چگونه از زنان که ناقصسازی را تجربه کردهاند، مراقبت کنند.
????️- بهکارگیری رهبران محلی و سایر مراجع اجتماعی برای مقابله با آن.
✍نویسنده : فرشید خضری