✔️ مطالعات حوزه علوم اجتماعی نشان دادهاند جنسیت یکی از تعیینکنندههای اجتماعی است که فرصتها و شانسهای زندگی ما را تعیین میکند. همچون سایر حوزههای اجتماعی جنسیت نقش تعیینکنندهای در کار کودکان دارد، اما علیرغم اهمیت این موضوع، در مطالعات کار کودکان در ایران تقریباً به این موضوع توجه نشده است.
✔️ پس از چهارمین اجلاس جهانی زنان در پکن در سال 1995 بود که جامعه بینالمللی متوجه شد که به حقوق کودکان دختر در مقابل حقوق کودکان پسر توجه کافی نمیشود. چندین قطعنامه در چارچوب کمیسیون حقوق بشر، کمیته سوم سازمان ملل متحد، کمیسیون وضعیت زنان (و سایرین) به تصویب رسیده است که خواستار توجه بیشتر به کودک دختران است.
✔️ باید گفت تفاوتهای جنسیتی متعددی در کار کودکان وجود دارد و دختران و پسران با محدودیتها و فرصتهای مختلف و وظایف گوناگونی مواجه هستند. تقسیم جنسیتی کار بزرگسالان در مشاغل کودکان نیز منعکس میشود. زمانی که موضوع جنسیت را بررسی میکنیم مهم است که «جنسیت» را با «جنس» اشتباه نگیریم. جنس به ویژگیهای فیزیولوژیک اشاره میکند و جنسیت به تفاوتهای آموختهشده، اجتماعی و روابط بین دختر و پسر اشاره دارد. فرآیند اجتماعی شدن ازنظر جنسیت خنثی نیست، بلکه نقشها و مسئولیتهای متفاوتی را که به پسران و دختران بر اساس جنسیتشان محول میشود، شکل میدهد.
✔️ اگر بهدقت به مطالعات حوزه کار کودکان نگاه کنیم در لابهلای آنها مشاهده میکنیم در کار دختران و پسران تفاوتهای قابلتوجهی به لحاظ شکل کار، علل، شیوه انجام آن، کنترل بر درآمد و پیامدهای آن وجود دارد. پسران بیشتر در کارهای کشاورزی، مکانیکی، زباله گردی، حمل بار، کارهای خیابان، نجاری، ساختمان و مانند اینها کار میکنند درحالیکه دختران بیشتر در کارهای خانگی (انجام کار در منزل دیگر در قالب مناسبات کاری)، کشاورزی و کارهای خیابان حضور دارند.
فقر علل عمده کار کودکان است. در برخی از موارد پسران ممکن است به دلیل استقلال و کسب درآمد کار کنند، اما دختران بیشتر تحت اجبار خانوادههایشان کار میکنند. در مواردی که یکی از والدین به هر دلیلی همچون فوت یا طلاق در منزل حضور ندارد، یا هر دو والد در بیرون از منزل کار میکنند، دختران بیشتر مجبور به انجام کارهای داخل منزل میشوند و لذا ترک تحصیل میکنند. این موضوع برای حضور افراد بیمار در منزل نیز صادق است، چراکه دختران بیشتر در نقش مراقبتکننده را تحت فرایندهای اجتماعی شدن آموختهاند و انجام میدهند. این موضوع نیز نقش مهمی در ترک تحصیل دختران دارد.
✔️ به لحاظ سویه تقاضا زنان و دختران کارگر به مردان و پسران ترجیح داده میشوند، زیرا اغلب مایلاند در شرایط بد، سخت کار کنند. آنها اجتماعی شدهاند تا کارگرانی مطیع باشند که سخت کار میکنند، اعتراض و مطالبه نمیکنند. این بدان معنی نیست که کار پسران آسانتر یا با پیامدهای کمتر است، برعکس کار آنان نیز همراه با ستم و استثمار است، اما اینها برای دختران مضاعفتر است.
✔️ به لحاظ درآمد در مقایسه با پسران دختران کمتر بر درآمدشان کنترل دارند. همانگونه که گفته شد بخش قابلتوجهی از دختران در کارهای خانگی کار میکنند. تصور بر این بوده است که این شکل از کارها آسان است و دختران را برای نقشهای آیندشان آماده میکند؛ اما در این شکل از کار، کودکان ساعات طولانی را کار میکنند، همیشه باید برای کارفرماها در دسترس باشند، در بسیاری از موارد دستمزد دریافت نمیکنند، کودک مجبور است برای مدت طولانی بهدوراز خانواده اصلی کار و زندگی کند و کار و زندگی نزد کارفرما همراه با آزارهای جسمی، جنسی و تحقیر است. لازم به ذکر است کارهای خانگی بهمثابه یکی از بدترین شکل کار کودکان شناختهشده است.
✔️ به لحاظ پیامد منفی کار چند تفاوت اساسی میان کار کودکان دختر و پسر وجود دارد که بیشتر معطوف به دختران است. یکی از این پیامدها آزار بهویژه آزار جنسی است. مطالعات نشان دادهاند که دختران بیشتر از پسران این شکل از آزارها را تجربه میکنند. برای مثال در کارهای کشاورزی به دلیل آزار جنسی دختران نمیتوانند به تنهای به مزرعه بروند و باید همراه یک نفر باشند. یا در کارهای خیابانی در میان برخی از اقوام و ملیت به دلیل ترس از اینکه در نتیجه آزار جنسی پاکدامنی دختر خدشهدار شود، آنان را از سنی به بعد بهویژه سن بلوغ از کار در خیابان منع میکنند. همچنین کار کودکان شکافهای جنسیتی را تقویت میکند. در بسیاری از موارد این دختران هستند که قربانی تصمیم والدینشان میشوند که مجبور به ترک تحصیل میشوند و به کار ازجمله کارهای خانگی و کار در منزل میپردازند.
✔️ یکی از موضوعات دیگر فشار مضاعفی است که دختران در نتیجه کار تجربه میکنند. در کارهای که دختران پا به پای پسران در بیرون از منزل کار میکنند زمانی که به منزل بازمیگردند مجبورند کارهای داخل منزل را نیز انجام دهند.
✔️ آنچه گفته شد تنها سوزنی از کوه بزرگ یخ جنسیت در کار کودکان در این جهان رها شد است. همچنین بخشی از آنچه گفته شد بر مبنای حدس و گمان و یا یافتههای محدود مطالعات این حوزه بود. ضروری است در ایران مطالعات کار کودکان به این موضوع توجه داشته باشند و بهصورت دقیق تفاوتهای جنسیتی در کار کودکان را به لحاظ شکل، علل و دلایل، سازماندهی، سن شروع و سن پایان کار، پیامدها و غیره مطالعه کنند. اهمیت پرداختن این موضوع بهویژه زمانی که به بحث سیاستگذاری توجه میکنیم دوچندان میشود، چرا بدون شناخت دقیق سیاستها به نتایج مطلوب منجر نمیشوند. برای مثال سیاست و برنامهای که میتواند برای حذف کار پسران مؤثر باشد، هیچ تأثیری در کار دختران نداشته باشد.