?همه ما این تجربه را داریم که اسممان را در گوگل جستجو کنیم و منتظر نتایج بیسرو ته و بامزه بمانیم یا نهایتا با هم اسمهای مشهور یا حسابهای کاربری مشابه آشنا بشویم. رایکر ویکسوم نیز، همین تجربه را تکرار کرد ولی بعد از جستجو نامش در گوگل با عکسها و ویدئوهایی از دوران کودکیاش مواجه شد. تصاویری از زندگی روزمره رایکر، بازی کردن و روابط او در خانواده تا تبلیغ محصولات تجاری. تصاویری جهانی که لحظات زندگی رایکر را بدون آگاهی او به دوربینها فروخته بود.
?«کودک کار» اصطلاحی آشنا و تجربهای آشناتر بر سر چهارراه، مترو و کنار بساطهای خیابانی است که هر روز با نگرانی و تاسف از کنارشان عبور میکنیم. شاید باور این موضوع سخت باشد که بگوییم روزانه بارها برای مالکان کودکان کار تایید فرستادیم یا با لبخند و شادی فرایند بهرهکشی از کودکان را مشاهده کردیم. طبق تعریف «سازمان جهانی کار» اصطلاح کار کودک اغلب به عنوان اموری تعریف میشود که کودکی، استعداد و عزت کودکان را از بین برده و برای رشد جسمی و روانی آنها مضر باشد. تصویرهای متنوع و روبهفزونی کودکان در شبکههای اجتماعی، داستان ساعتهای کودکی را روایت میکند که در صفحات مجازی حراج میشوند و فارغ از استعداد کودکان و گاهی بدون در نظر داشتن عزت نفس آنها در شرایط خاص و نیمه برهنه به نمایش درمیآیند. این تصاویر مصادق «کار کودک» هستند و ممکن است مغایر خواسته کودکان در بزرگسالی باشد که طبق ماده 16 کنوانسیون بینالمللی 1989 حقوق کودک، این امکان را به کودکان میدهد که از والدینشان شکایت کنند.
?امروزه بیش از پیش نمایش کودکان در شبکههای اجتماعی در دو شکل نمایش زندگی روزمره و مدلینگ رواج یافته است. نمایش کودک در شرایط عادی روزانه ضمن ارائه تجربیات مشابه و ارتباطپذیری، به تبع دنبال کنندگان بیشتری را به همراه دارد که کریستال آبدین برای توصیف این وضعیت اصطلاح «ناشیگری تنظیم شده» را مطرح میکند. نمایش ناشیگری تنظیم شده از سویی نیازمند ورود به اطلاعات و حریم شخصی کودکان است و از سوی دیگر تصویر نمایش داده شده نیازمند آرایش صحنه و بازیگر اصلی -کودک- میباشد. فرایندی که با سوء استفاده از وابستگی و انعطافپذیری کودکان و مناسب با اهداف والدین به عنوان کارفرما، فرزندان را از کودکی محروم میکند. شکل دوم، نمایش تجملاتی را شامل میشود که عمدتا کودکان را در موقعیت مدل قرار میدهد. این سبک که متاثر از اینفلوئنسرهای بزرگسال رواج یافته است، کودک را از شرایط عادی زندگی جدا کرده و با آرایش برجسته، گریم سنگین، لباسهایی به سبک بزرگسالان، رفتار و بیان غیر معمول و غیرمعقول در برابر دوربین قرار میدهد. تصویری که بدون در نظر داشتن مهارت و استعداد کودک به مثابه عروسک به نمایش درآمده و در مواردی عزت نفس کودک را نیز مخدوش میکند. در هر صورت علیرقم خواست کودک و بعضا بدون در نظر گرفتن علاقه و استعدادش، تصویری از او به نمایش درآمده و مشهور میشود که اگر در بزرگسالی به مزاق او خوش نیاید، آسیبهای جسمی و روحی بسیاری به همراه دارد….
?شاید بتوان گفت کار دائمی کودکان در برابر دوربینهای شبکههای اجتماعی، آسیبی کمتر از التماسهای کودک گلفروش سرچهارراه ندارد، و لایکهای ما نیز سهمی از نابودی معصومیت این کودکان است.
✍ نویسنده: مریم مومنزاده