انجمن پویش در هفتهای که گذشت….
برای گزارشهفتگیِ این هفته، سراغ زنگ با من بخوان کودکان رفتهایم. یک زنگ کتابخوانی جذاب و شنیدنی.
خیلی قبلتر ها که کتاب و تکنولوژی نبود. محکم ترین راه ارتباط بین دو نسل، افسانه ها و قصه های عامیانه بود که انسانها با استفاده از قوه تخیل، آن را به صورت عامیانه میساختند و برای نسل آینده تعریف می کرد. همان پند و اندرز غیر مستقیم. چون تقریبا همه می دانیم که با نصیحت کردن کودک، راه به جای نمی بریم. بعد از گذشت سال ها با پیش رفت بشر و آمدن تکنولوژی مانند بازی های رایانه ای و… چیزی جای این قصه ها و افسانه ها را نخواهد گرفت.
این بار در زنگ با من بخوان کتاب ” کدو قلقل زن” برای خواندن انتخاب شد. مربی با منبخوان با شکل و شمایل یک پیرزن وارد کلاس شد. کودکان ابتدا با تعجب نگاهش کردند و بعد با شروع قصه همراه پیرزن شدند و تا انتها فکر می کردند، پیرزن واقعی دارد برایشان قصه می گوید و کتاب میخواند. در آخر کودکان یک بار دیگر نمایش کتاب را اجرا کردند.
آنها یک روز شاد و متفاوت را در زنگ کتابخوانی تجربه کردند.