از کودکان کار دیگری نسازیم: نقدی بر موضوع آمار کودکان کار ایرانی و اتباع

حدود چند سالی است که از سوی برخی از مسئولان حوزه کودکان کار ذکر می‌شود فلان درصد از کودکان کار کودکان اتباع هستند. آماری که ذکر می‌شود حدود هشتاد درصد است. کافی است جستجوی کوچکی در صفحات اینترنت داشته باشم و ببینیم این آمار تا چه میزان از سوی مسئولان این حوزه تکرار شده است؛ اما به چند دلیل این آمار هیچ مبنای در واقعیت ندارد: نخست، تقریباً هیچ آمار دقیقی از کودکان کار در دسترس نیست که بگویم فلان درصد ایرانی هستند و فلان درصد اتباع، دوم، درصدهای که ارائه می‌شود، برمبنای برخی از طرح‌های جمع‌آوری یا جذب کودکان در کلان‌شهرهای همچون تهران و اصفهان است که به‌هیچ‌وجه قابل‌تعمیم به همه کودکان کار نیست؛ سوم، ممکن است در برخی از کارها همچون کارهای خیابانی درصد کودکان کار اتباع بیشتر باشد، اما آیا این نسبت در کارهای دیگر همچون کارهای کشاورزی، کارهای خانگی، کولبری، سوخت بری، کار در معادن و غیره نیز به همین صورت است. اصلاً آیا طرح‌های حمایت از کودکان کار به این شکل از کارها توجه کرده‌اند؟ چهارم، بخش قابل‌توجهی از کودکان کار دختران هستند، اما به دلیل نوع کار آن‌ها و دیدگاه خانواده‌ها و خودشان نسبت به کار در سرشماری‌ها کم شماری می‌شوند.

اما چرا برخی‌ها تمایل دارند که بگویند فلان درصد از کودکان کار اتباع هستند؟ بی‌گمان یکی از دلایل این موضوع سرپوش گذاشتن بر کم‌کارهایشان در این حوزه است تا بگویند ما چندان با مسئله کودکان کار ایرانی مواجه نیستیم، به کودکان کار ایرانی به‌خوبی رسیدگی شده است و آنچه باقی‌مانده است یا مسئله اصلی است کودکان کار اتباع است. به‌عبارت‌دیگر، دیگری سازی ابزاری شده است برای مسئله مند کردن کار کودکان و توجیه کم‌کاری‌ها. دیگرسازی انسان‌های را دسته‌بندی می‌کند. بر این اساس در یک‌طرف باارزش‌ها وجود دارند و در طرف دیگر کم‌ارزش‌ها. کم‌ارزش‌ها در اینجا کودکان کار اتباع آن‌چنان لایق طرح‌های حمایتی نیستند، می‌توان با آن‌ها طوری دیگر رفتار کرد. این‌طور دیگر در بسیاری از موارد خراب کردن سرپناه‌های عریانشان در کوره‌های آجرپزی و یا سایت‌های زباله گردی و یا بازداشت و رد مرکز کردن آن‌ها بوده است.

در حالی برخی‌ها از کودکان کار ایرانی و اتباع می‌سازند که بر اساس بند (1) ماده (2) پیمان‌نامه حقوق کودک کشورهای عضو، باید حقوق مندرج در پیمان‌نامه را برای هر یک از کودکانی که در حوزه قضایی آن‌ها می‌باشند بدون هرگونه تبعیض و بدون توجه به نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی و سایر عقاید، منشأ ملی، قومی، یا اجتماعی، دارایی، معلولیت، تولد یا سایر خصوصیات کودک یا والدین یا سرپرستان قانونی او محترم شمرده و تضمین کنند. لذا اگر پیمان‌نامه حقوق کودک مبنای عمل ما باشد، دیگر کودکان کار را به ایرانی و اتباع تقسیم نمی‌کنیم. آن‌ها فارغ از هر چیزی نیازمند حمایت هستند و باید حقوقشان محترم شمرده شود.

نویسنده: فرشید خضری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *