آموزش کودکان مهاجر

آموزش کودکان مهاجر

نشست بحث و بررسی مستند خشت اول با موضوع بررسی آموزش کودکان مهاجر به صورت آنلاین روز پنج شنبه 29 آبان برگزار شد. به گزارش واحد روابط عمومی انجمن پویش زاویه‏ای که این برنامه با هدف دیده شدن وضعیت آموزش مهاجرین در ایران‏، به نوبه خود خلاقانه و قابل تامل بود.

مشروح گزارش
نشست مجازی بحث و بررسی مستند خشت اول ساخته روح الله کریمی با نگاهی به وضعیت آموزش کودکان مهاجر در ایران به مناسبت روز جهانی کودک از سوی انجمن دوستداران کودک پویش و انجمن علمی جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی در تاریخ 29 آبان ماه بصورت آنلاین برگزار شد.
میهمانان این نشست مجازی آقای روح الله کریمی کارگردان و مستند ساز و کارگردان مستند خشت اول، ایشان فارغ التحصیل گرافیک از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. آقای مهدی زعیمی پژوهشگر حوزه مهاجرت دیگر میهمان نشست‌‏، ایشان دارای کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی است و درباره موضوع( آموزش کودکان مهاجر در ایران و مسائل روز مربوط به آن) در کنار دیگر میهمان برنامه آقای محمدرضا دهنوی که علاوه بر اینکه داوطلب فعال انجمن پویش است ‌‏‌‏، عضو هیات مدیره شبکه یاری کودکان کار نیز می¬¬‌‏‏‌‏باشد به بحث و گفت و گو پرداختند.
در ابتدای این نشست محمدرضا دهنوی مقدمه ای درباره انجمن پویش و نشست های آنلاین ارائه کرد. انجمن دوستداران کودک پویش از سال 1387فعالیت خود را در زمینه پیشگیری از بازماندگی و حمایت از کودکان کار آغاز به کار کرد. مشاوره و مددکاری تخصصی ، خدمات بهداشتی و درمانی و اشتغال و کارآفرینی برای سرپرست خانواده و کمک های معیشتی از جمله خدمات این انجمن است .
انجمن پویش تاکنون سه نشست مجازی برگزار نموده که بررسی و تحلیل مستند خشت اول چهارمین نشست بود.
نشست اول تحلیل فیلم سوپر 30 در روز پنجم تیرماه 1399 برگزار شد و با حضور آقای مرتضی کوهی (کارگردان تئاتر و معلم) در جایگاه تحلیلگر فیلم و خانم نازنین گنجوری (معلم داوطلب انجمن )به عنوان پرسشگر حضور داشتند و سوالات خود را مطرح کردند.
نشست دوم مستند توران خانم به کارگردانی رخشان بنی اعتماد (زندگینامه و فعالیت های خانم توران میرهادی (مبتکر آموزش و پرورش نوین در ایران) در روز 29 مرداد ماه 1399 با حضور مهمان برنامه خانم پندار خمارلو(دختر خانم میرهادی و از مروجان فرهنگنامه و شورای کتاب کودک ) برگزار شد.
نشست سوم تحلیل و بررسی فیلم سینمایی اعجوبه (با موضوع مدرسه و آموزش ) در 28 شهریور ماه 1399 با حضور مهمان برنامه آقای امین افراز (روانشناس و تحلیگر فیلم ) برگزار شد.
اما در نشست چهارم که آقای مهدی زعیمی برای بحث درباره موضوع ” آموزش کودکان مهاجر در ایران و مسائل روز مربوط به آن” به همراه آقای روح اله کریمی کارگردان مستند خشت اول و آقای محمدرضا دهنوی داوطلب فعال دعوت ما را پذیرفتند. مهدی زعیمی دارای کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی است و دو سال سابقه پژوهش جدی در حوزه مهاجرت دارد. همچنین ایشان 7 سال سابقه همکاری در مدارس خودگردان افغان ها و ان اجی او های فعال در حوزه مهاجرین را در رزومه کاری خود دارد.
در ادامه نشست فوق ، مهدی زعیمی ضمن تشکر از انجمن پویش برای برگزاری این نشست، صحبتهای خودش را با تاریخچه مهاجرت به ایران شروع کرد:
مسئله مهاجرت در دنیای مدرن به مهاجرت پس از جنگ جهانی دوم (جنگ سرد) بر می‏گردد و بعد از جنگ جهانی دوم دنیا به بلوک غرب و شرق تقسیم شد و همزمان بلوک غرب موجب فروپاشی بلوک شرق و در نهایت موجب خروج سرمایه انسانی شد و در بازه زمانی 1947 تا 1991 حدودا 14 میلیون سرمایه انسانی از کشور جماهیر شوروی خارج شدند و همانطور که وضعیت کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی دوم بهبود پیدا می‏کرد، به مقصدی جذاب برای مهاجران بالقوه تبدیل می‏شدند و درهای کشورهای خود را به روی مهاجران باز کردند تا به آنها در بازسازی اقتصادی کشورشان کمک کنند.
در خصوص دوره جدید مهاجرت افغان ها که پس از کودتای رهبر حزب خلق‏، شمار زیادی از افغان‌ها دست به مهاجرت زدند و رهسپار کشور‌های همسایه شدند پس از آزاد شدن مرزهای ایران بسیاری از مهاجرین به استان خراسان و مناطق تربت جام ، تربت حیدریه و مشهد مهاجرت کرده و سپس کم کم در استانهای ایران از جمله تهران و شهرهای دیگر ساکن شدند. البته پس از پایان جنگ ایران و عراق و سقوط حکومت کمونیستی در افغانستان حضور مهاجرین افغان رو به کاهش رفت اما با تسلط طالبان بر افغانستان و پس از جنگ میان آمریکا و طالبان مهاجرت های قانونی و غیرقانونی به ایران افزایش یافت .
البته قشر متوسط و متمول امکان مهاجرت به کشورهای آمریکا و سایر کشورهای اروپایی برای آنها فراهم گردید ولی قشر ضعیف عمدتا به کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان مهاجرت نمودند. در این میان مشهد جزو شهرهایی بود که به دلیل هم‌جواری با مرز، اشتراک‌های مذهبی و دینی بین مردم دو کشور، نزدیکی زبانی و فرهنگی بیشترین درصد پذیرش را به خود اختصاص داد و به شهر محبوب افغان‌ها برای مهاجرت تبدیل شد. البته لازم به توضیح است که اگر بخواهیم سطح میزبانی کشور ایران و پاکستان را مقایسه کنیم ایران بهشت حقوق بشر است‏. سرنوشت سه یا چهار میلیون مهاجر افغان که به کشور پاکستان کوچ کردند و در اردوگاه ها ساکن شدند و بهیچوجه امکان اسکان در شهرها فراهم نشد متاسفانه دولت پاکستان از مهاجرین گروه طالب بوجود آورد و برعلیه ویرانی خود افغانستان استفاده کرد.
مهاجران افغانی این دوره بیشتر از مناطق فارسی‌ زبان و به ‌ندرت از میان پشتو‌ها بودند در ابتدا تصور می‌شد که دوره اقامت مهاجران افغان در ایران کوتاه باشد، اما به دلیل استمرار نابه‌سامانی‌های سیاسی، رکود و توقف رشد اقتصادی در افغانستان مهاجران در ایران ماندگار شدند.
البته در خصوص سیاست بازگشت داوطلبانه و اجباری به کشور مبدا ، بعد از دولت ریاست جمهوری آقای خاتمی در سال 1371 مطرح گردید. قطعا اگر کسی بخواهد به کشور خود بازگردد دولت کشور مبدا نمی تواند از پذیرش مهاجر باز زند با توجه به دلیل قانونی بین المللی عمومی، دولتها می بایست حق شهروندی را به اعضای ملت خود دوباره اعطا نمایند.
در ادامه ایشان مختصری در خصوص فرآیند ادغام اجتماعی مهاجران در ایران و مسائل مربوط به آنها صحبت کردند، با توجه به تجربه چهار دهه زندگی مهاجران افغان در ایران تغییرات زیادی در ابعاد مختلف اجتماعی ، اقتصادی و جمعیتی برای آنها قابل وضوح است اگر بخواهیم مقایسه وضعیت افغان ها در ارائه خدمات کشور میزبان و پذیرش مهاجران در برخی حوزه ها نظیر آموزش و بهداشت و سایر خدمات اجتماعی به قبل از سالهای 1371 برگردیم از عدالت اجتماعی بهتری برخوردار بودند. متاسفانه بعد از دولت آقای خاتمی این شکافها عمق پیدا کرد و انگشت اتهام به جامعه مهاجر بیشتر شد . در بررسی تفاوتها و نابرابریها اقتصادی و اجتماعی مهاجران افغانستانی با جمعیت بومی ایرانی نشان می‏دهد که مهاجران افغانستانی شهروند درجه دوم تلقی شدند و متاسفانه در مناطق حاشیه نشین با استانداردهای پایین مسکن، وضعیت بهداشتی پایین، سطوح تحصیلی و شغلی پایین اسکان پیدا کردند که متاسفانه ادغام ساختاری ناقص افغان ها در جامعه ایران شکل گرفته است .
در کتاب درخانه برادر از آرش نصر اصفهانی چقدر خوب به این مسئله اشاره کرده است که در ایران دو نگاه وجود دارد یک نگاه میزبان و یک نگاه نسل اول و دوم و سوم البته برای نسل اول مهاجران که از شرایط جنگ و اضطرار به ایران گریختند خدمات ایران قابل قبول بود ولی برای نسل دوم و سوم که در ایران متولد شده اند شرایط حال حاضر ناامید کننده و قابل پذیرش نیست اینها همواره در کنار جامعه میزبان در مدرسه و اجتماع قرار گرفتند و البته تفاوتها قابل لمس می‏باشد و همیشه احساس خوبی نسبت به جامعه میزبان ندارند این نسل متاسفانه در معرض تغییرات گسترده هست تا جایی که هنگام بازگشت به افغانستان به یک ایرانی غربیه مورد مخاطب قرار می‏گیرد و در آنجا نیز طرد می‏شود و این نسل امروزه مصداق بارز از اینجا رانده و سرگردان میان دو هویت ایرانی و افغانستان می‏باشد.
در ادامه در مورد مشکلات کودکان افغانی که در ایران بدنیا آمده و تا سن 18 سالگی با مشکلاتی روبرو خواهد بود صحبت کردند، به نظر ایشان بستگی به شرایط تولد و زندگی کردن در شهرهای ایران دارد بطور مثال اگر در شهر مشهد یا یزد بدنیا آمده باشد قطعا با مشکلات کمتری روبرو خواهد بود در ایران در پی سیاست های دولت مهاجرین که دارای کارت آمایش شهری را داشته باشند امکان جابجایی برای آنها وجود ندارد و بطور مثال کسانی که در حاشیه تهران زندگی می کنند به مراتب با مشکلات عدیده ای روبرو هستند، بطور مثال در سالهای قبل در منطقه ورامین 200 کودک به خاطر عدم شرایط مناسب از نظر حمل و نقل عمومی امکان تحصیل برای آنها فراهم نشد.
علیرغم تمام محدودیت های داخلی و فشارهای اجتماعی که در ایران وجود دارد کماکان اتفاقات خوبی هم در زمینه حمایت از اتباع را شاهد بودیم وی افزود: در سال 1395 شاهد اصلاح قانون مربوط به آموزش دانش آموزان مهاجر بنا به دستور رهبری بود که باعث شد به لحاظ ساختاری موانع سال های پیشین رفع شود.
در پاسخ به این سوال که نقش خود مهاجران در تغییر اوضاع و رفع تبعیضها چیست؟ ایشان فرمودند متاسفانه بحث مسئولیت اجتماعی در بین مهاجرین روز به روز کم رنگتر می‏شود و البته در یک بازه زمانی مهاجرین افغان شدیدا دغدغه اجتماعی داشتند ولی در حال حاضر بیشتر به مسائل مالی فکر می‏کنند و ایشان توصیه کردند که جامعه افغان مسئولیت اجتماعی را باید جدی بگیرند و تقویت نمایند و اجازه ندهند که کودکان مهاجر دچار بازماندگی تحصیل شوند. در خیلی زمان قبل کودکان افغان حتی در مدارس خودگردان تحصیل می‏کردند و ما شاهد موفقیت‏های چشمگیری در بین این جوانان بودیم .
زعیمی در خصوص تاثیر تصویب قانون اعطای تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج مادر ایرانی با اتباع خارجی بر کاهش مشکلات آموزشی کودکان مهاجر خوش بین بودند وی افزود با طرح لایحه اصلاح قانون اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زن ایرانی با مرد غیر ایرانی طی چند سال اخیر با فراز و فرودهای فراوانی که داشت بالاخره بعد از مدتها تصویب شد . عوامل اصلی در ازدواج این زنان از خیلی سالها پیش به خاطر اشتراک فرهنگی بین این دو کشور انجام شده است و بیشتر این ازدواج ها معطوف به موارد عاطفی نبوده بلکه اجبارهای اقتصادی در تشکیل این واقعه موثر بود . متاسفانه بیشتر این ازدواج ها در سطوح قشر پایین جامعه اتفاق افتاده است . حال با تصویب این قانون کودکان حاصل این ازدواج از بدو تولد می‏توانند شناسنامه‏دار شوند مشکل هویتی و تابعیتی نخواهند داشت و به راحتی امکان ادامه تحصیل برای آنها فراهم خواهد شد.
سوال آخر که زعیمی پاسخ داد در مورد وضعیت کرونا و آموزش آنلاین و تاثیر آن در آموزش کودکان مهاجر بود، ایشان معتقد بودند که حتی قبل از بحران کرونا بسیاری از کودکان مهاجر در خصوص آموزش با مشکل روبرو بودند. ولی با اپیدمی کرونا سیستم آموزش آنلاین در کشور پیاده شده است و متاسفانه مهاجران به امکانات کمتری دسترسی دارند از جمله مشکلات تهیه وسایل الکترونیکی و اینترنت پرسرعت که بسیاری از خانواده های کم‏‏درآمد را دچار چالش نموده است و برای حل این مشکل نیاز به همکاری چند جانبه بین آموزش و پرورش و ان اجی او های فعال در حوزه کودکان می‏باشد و طبق آمار منتشر شده از طرف آموزش و پرورش حدود ۵/ ۳ میلیون دانش‌آموز فاقد ابزار هوشمند بوده یا دسترسی به اینترنت ندارند .
در ادامه نشست دهنوی درخصوص دیگر میهمان برنامه و سایر فعالیتهای ایشان توضیحاتی دادند روح اله کریمی کارگردان و مستندساز که مهمترین بخش های فعالیت ایشان در حیطه ی فیلم های کوتاه داستانی بوده است . ولی در مقام کارگردان شش مستند نیمه بلند در کارنامه کار حرفه ای ایشان است .در بیوگرافی ایشان آثار دو فیلم بلند داستانی وجود دارد که دومی با عنوان “خانواده سارا ” در مراحل پایانی تدوین بوده و بزودی برای اکران آماده خواهد شد. در این برنامه دقایقی روح اله کریمی درباره نحوه آشنایی با انجمن پویش و انگیزه ساخت مستند خشت اول صحبت کردند.
همانطور که میدانیم صنعت مستندسازی همواره نسبت به نظریه، بیان رسانه ای و جامعه نوع خودآگاهی داشته است . در عین حال مستندسازان غالبا هم نظریه پرداز هستند و هم منتقد و به همین دلیل آثار آنها تجلی دیدگاه هایشان نیز هست و مستند خشت اول هم نمی تواند از این نظریه دور باشد روح اله کریمی معتقد است که ساخت این مستند به معنای واقعی سینما مستقل محسوب می شود و بدون گرفتن مجوز و پروانه ساخت به دنبال ساخت حرکت کردیم در واقع موضوع یا سوژه فیلم برای ما مهم بود البته با توجه به نوع فیلم نیاز به مجوز هم نداشتیم . در این فیلم مستند ، واقعیت را به تصویر می کشد هر چند اگر دغدغه سوژه برای کارگردان نباشد قطعا امکان روایت داستان بوجود نمی آید و درسته که این فیلم به درخواست انجمن پویش ساخته شد ولی یک کار سفارشی محسوب نمی‏شود چون همه دغدغه موضوع را داشتند و در طول ساخت فیلم یک همدلی بین گروه و عوامل سازنده و دوستان داوطلب که در طول ساخت ما را همراهی کردند، وجود داشت.
در این مستند ما می‏توانیم این ادعا را داشته باشیم که این مستند نشانگر واقعیت مطلق است . فیلم مستند یک فیلم داستانی هم محسوب می‏شود ولی قطعا حقیقت والاتری را به نمایش گذاشته است . این مستند که با مقولات مهم اجتماعی با موضوع کودکان مهاجر توانسته یکسری واقعیت های مربوط به این قشر را بازگو نماید. در این مستند صحنه‌‏های واقعی ، مصاحبه‌‏ها از زیست جامعه مهاجرین به نمایش در آمده است . معمولا بصورت کلی ادعا می‏شود که فیلم‏های مستند صدای انسان‏هایی هستند که فریادشان به گوش کسی نمی‏رسد ،علی الحال این مستند هم از این ادعا مستثنی نبود و واقعا صدای بخشی کوچکی از جامعه مهاجرین که در حاشیه شهر‏ها با کمترین امکانات زندگی می‏کنند در قاب این مستند خیلی ملموس به تصویر کشیده شد. در پایان صحبت ایشان تشکر ویژه از تیم همکار خانم سارا معزی، آقایان حسین شمس و ایمان حسینی و همینطور دوستان انجمن دوستداران کودک پویش و سرکار خانم سمیه موسوی داشتند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *