گزارش نشست مجازی تحلیل فیلم سوپر ۳۰

? نخستین نشست انجمن پویش با هدف تحلیل فیلم سوپر ۳۰ در روز پنج‌شنبه پنجم تیرماه ۱۳۹۹ برگزار شد. مخاطبین در این جلسه دو ساعته که به دلیل شیوع کرونا به صورت مجازی برگزار شد، شاهد گفتگوی آقای مرتضی کوهی (کارگردان تئاتر و معلم) در جایگاه تحلیلگر فیلم و خانم نازنین گنجوری (معلم داوطلب انجمن) به عنوان پرسشگر بودند و سؤالات خود را مطرح کردند. هدف اساسی از برپایی این نشست به واسطه قرابت موضوع فیلم با هدف اصلی انجمن (آموزش کودکان محروم از تحصیل)، ارائه ایده‌هایی برای داوطلبین فعال در حوزه آموزش کودکان و معلمین در مسیر فعالیت‌‌های آنان بود. در ابتدا با پخش تریلر فیلم و ارائه خلاصه‌ای از آن، فضای گفتگو فراهم شد. آقای کوهی، جایگاه فیلم در سینمای هندوستان را متفاوت و مثبت، همچنین محتوای آن را اثرگذار و الهام‌بخش ارزیابی کردند. ایشان بر این نکته تأکید کردند که هنگام تماشای فیلم باید به تفاوت‌های ساختاری کشور سازنده اثر یعنی هندوستان با ایران نظیر جغرافیا و جمعیت توجه کرد و تمام فرآیندهای آن را صددرصد مطابق یکدیگر ندانست. در عین حال، موضوعات و ویژگی‌هایی از آن به جامعه و نظام آموزشی ایران شباهت دارد که قابل توجه است.

?در گام اول، سلطه نظام سرمایه‌داری و مصرف‌گرا بودن همه‌چیز را می‌بینیم، به گونه‌ای که مسیر آموزش در آن به مانند هر عرصه دیگری، با پول تعریف می‌شود. جدال‌های نظام طبقاتی سه‌گانه(فقیر، متوسط و غنی)، لحظاتی را خلق می‌کند که کاراکترهای فیلم به دو دسته موافقین و مخالفین سرمایه‌داری تقسیم می‌شوند. لالاند مدیر مؤسسه آموزشی، هم‌سو با اهداف نظام سرمایه‌داری و آگاه به نقاط ضعف طبقه فقیر، آموزش را دستاویزی برای طبقه مرفه جامعه به ثروت و قدرت می‌داند. در مقابل، آناند کومار دانش‌آموز و معلم نخبه، نماینده قشر فقیر است و طبق آموزه‌های پدر و خانواده می‌کوشد به سهم خود در مقابل بی‌عدالتی آموزشی و مافیای برآمده از آن، بایستد. او با حمایت خانواده در این مسیر دشوار که حتی تعرض جانی و مالی برایش به همراه دارد، ایستادگی می‌کند. مقصود آناند تنها رساندن همه سی دانش‌آموز خود به مدرسه عالی هند نیست بلکه او علیه تفکر حاکم بر جامعه مبارزه می‌کند تا این شاگردها به چرخه فقر بازنگردند. پیام اصلی و نهفته فیلم را در همین‌ موضوع می‌توان یافت. آناند حتی برخلاف دیدگاه غالب طبقه خود، مبنی بر آن که “فقرا برای رضایت اغنیا کار می‌کنند و راه گریزی هم از آن نیست”، عمل می‌کند و به نوعی استثنای طبقه خویش است. او کسی است که هزینه مالی خروج از کشور را با وجود پذیرش از دانشگاه کمبریج ندارد اما انقلابی در زمینه آموزش ریاضی در جهان به وجود می‌آورد که به سوپر۳۰ مشهور می‌شود. در نهایت برندگان این جدال طبقاتی، آناند و شاگردانش هستند که با امکانات محدود و قبولی در آزمون، دیواری در برابر نیروهای بازدارنده می‌سازند.

? آقای کوهی در ادامه افزودند در فیلم با فرآیندها و حوادثی پیرامون زبان و فرهنگ هند رو به رو می‌شویم که به زعم کارگردان به غارت رفته‌اند. فیلم محصول عصری است که در آن استعمار کشورهای اروپایی و آمریکایی، تمدن هند و زبان غنی سانسکریت را به یغما برده است. جشن هالی به عنوان نقطه عطف فیلم با هوشمندی کارگردان، کودکان را درگیر بحران دوگانگی زبان انگلیسی و هندی می‌کند. سکانس‌های این بخش نمود بازگشت دانش‌آموزان به اصالت خویش و اتحاد اغنیا با آنان و پایان جدال طبقاتی است.

? این داستان درام و واقعی، آرمان‌هایی را برای دغدغه‌مندان حوزه آموزش و معلمین یادآور می‌شود که می‌توان آن‌ را در آموزش رایگان کودکان بازمانده از تحصیل خلاصه کرد که بسیار ارزشمند و انسانی است. بنابراین پرسش اصلی آن است که الهامات این فیلم برای این افراد با توجه به وضعیت کنونی آموزش در ایران چیست؟ آقای کوهی به این پرسش در چند وجه پاسخ دادند:

۱. آناند کومار، قهرمان فیلم با تلاش به اهداف شخصی دست می‌یابد اما در برهه‌ای رویاهای دگرخواهانه خویش را فراموش می‌کند. او پس از مدتی با یک تلنگر، در مسیر اصلی هدایت می‌شود و گاندی‌وار از منافع شخصی خود می‌گذرد تا به اهدافی والاتر دست یابد. این همان نور حقیقی است. آناند به عنوان یک معلم فداکار به دانش‌آموزان خود می‌آموزد تا با پشتکار فراوان و شکست‌ناپذیری در هزارتوی مسائل، رویاهای خود را از راه درست دنبال کنند. این تلاش ارزشمند، شاید اولین درس برای هر معلمی باشد که در یک جامعه طبقاتی با نظام آموزشی ناعادلانه به تعلیم کودکان بازمانده از تحصیل، می‌پردازد.
۲. ایده دیگر آناند برای معلم‌ها، کار کردن روی انگیزه کودکان است. این کار با به کارگیری ایده‌های جدید برای تقویت قوه تخیل و خلاقیت کودکان به نتیجه می‌رسد و همراه با اراده آنان به موفقیت منتهی می‌شود.

۳. آناند به معلم‌ها می‌آموزد تا مسائل را ابتدا در درون خود پرورش دهند، به ذهن آورند و برای آن جواب بیایند و سپس به دیگران انتقال دهند. در این صورت کودکان نیز جهان را به مثابه سؤال می‌بینند و این چرخه در آن‌ها نیز شکل می‌گیرد.
۴. معلم در این مسیر نه به پشت سر نگاه و نه خود را با بقیه مقایسه می‌کند. بلکه خود را با ایده‌آل خود می‌سنجد و تنها در این صورت است که کودکان را به سمت روشنایی سوق می‌دهد.
۵. معلم برای احساسات تک تک شاگردانش ارزش قائل می‌شود و برای بهبود عزت نفس و اعتماد به نفس آنان می‌کوشد، به گونه‌ای که احساس خودکمتربینی نسبت به دیگران به حداقل برسد. از نظر آناند نمره و ارزش‌های مالی ملاک درستی برای مقایسه کودکان با یکدیگر نیست.
۶. پیام نهایی فیلم، کمک گرفتن از ابزار رسانه‌ توسط معلمین و ‌NGO های فعال در زمینه آموزش کودکان است تا امکانات آموزشی مناسب را برای کودکان دریافت کنند.

✍ زهرا اکبری، عضو هیئت تحریریه انجمن پویش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *