مدرسه از دریچه‌ی سینما

مدرسه از دریچه‌ی سینما

به مناسبت روز سینما

منابع فکری معلم یا کسی که دغدغه‌ی آموزش و پرورش کودکان را دارد چیست؟ بی‌شک اولین منبع کتاب و جزوه‌های آموزشی است. در رده‌های بعدی احتمالا مستندها و فیلم‌های آموزشی نیز در فهرست قرار می‌گیرند. شاید برخی فیلم‌های سینمایی هم از منابع فکری معلمان بدانند اما بیشتر افراد این منبع را جدی نمی‌گیرند و در کتاب‌ها و نظریه‌های تربیتی به دنبال علم هستند. البته این کار اشتباه نیست همچنان کتاب و مقاله منابع اصلی هستند اما نباید از تاثیر سینما هم غافل بود. در این یادداشت و به مناسبت 21 شهریور، روز ملی سینما می‌خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم: چرا تماشای فیلم‌های سینمایی برای معلم‌ها و همه‌ی علاقه‌مندان حوزه‌ی آموزش ضروری است؟ پیش از آن مروری کوتاه بر تاریخچه سینما خواهیم داشت.
سال 1895 برادران لومیر سینماتوگراف را اختراع کردند. سینماتوگراف دوربین ثبت تصاویر متحرک بود. دوربینی که اولین جرقه‌ی شکل‌گیری سینما بود. بالاخره در اوایل قرن 20 تصاویر متحرک برای عموم به نمایش در آمد و سینما متولد شد. در آن سال‌ها دیدن تصاویر متحرک بر پرده‌ی نمایش تحسین مخاطب را برمی‌انگیخت. در آن زمان سینما به مثابه‌ی تکنولوژی و صنعت تعریف می‌شد. این تکنولوژی البته سرگرم‌کننده نیز بود. در آن دوران سینما تفریح طبقه‌ی کارگر بود. کم‌کم کارگردانان متوجه شدند که با تغییر زاویه دوربین و استفاده از تکنیک‌های تدوین می‌توانند قصه‌های جذابی برای تماشاگران تعریف کنند. در سال 1927 اولین فیلم سینمایی ناطق بر روی پرده رفت. اتفاقی که مخاطب و کارکردهای سینما را گسترش داد. حالا دیگر مخاطبان سینما فقط کارگران نبودند روشنفکران و ثروتمندان نیز به تدریج جادوی هنر هفتم شدند. در طی سال‌های بعد گونه‌ها و ژانرهای مختلف سینمایی شکل گرفت. همزمان با پیشرفت تکنولوژی ژانرهای سینمایی از کمدی، درام و … فراتر رفت و داستان‌ها و موضوعات ریزتر و جزی‌تر نیز اضافه شد. به طور مثال در سال‌های اخیر فیلم‌هایی در ژانر زندگی مدرسه (school life) تولید شد. داستان این فیلم‌ها در مدرسه و حول محور رابطه دانش‌آموزان و معلمان و… می‎گذرد. این فیلم‌ها مخاطب خود را نیز پیدا کرد. نمونه‌ی موفق این سبک مجموعه فیلم‌های سینمایی هری پاتر است. به سوال اول این یادداشت برگردیم چرا تماشای فیلم‌های سینمایی منبعی مهم برای معلمان، علاقمندان و کنشگران حوزه‌ی آموزش ضروری است؟
اگرچه معلمان می‌توانند مخاطب هر فیلمی باشند و محدودیتی در موضوع و ژانر نیست اما به طور خاص فیلم‌هایی با محوریت مدرسه و رابطه معلم و شاگرد منظور این یادداشت است. برای پاسخ به این پرسش از فیلم «سوپر30 » به کارگردانی ویکاس باهل مثال زده می‌شود. این فیلم پیش از این در حلقه فیلم و مستند انجمن پویش به بحث و نقد گذاشته شده است.
1. سفر با قهرمان فیلم: قهرمان فیلم می‌تواند معلم، دانش‌آموز یا پدر یا مادر دانش‌آموز باشد. هر کدام از این نقش‌ها می‌تواند مخاطب فیلم را با خود همراه کند و مخاطب شاهد شکست‌ها، موفقیت‌ها و تغییرات قهرمان در طول فیلم باشد. تغییراتی که برای تماشاگر الهام‌بخش است. «آناند کومار» قهرمان فیلم «سوپر30» است او به دلیل فقر فرصت تحصیل در دانشگاه را از دست می‌دهد. در اوایل فیلم آناند در مدرسه‌ای که برای دانش‌آموزان ثروتمند است تدریس می‌کند و حقوق خوبی دریافت می‌کند. اما در میانه‌ی فیلم تصمیم می‌گیرد مدرسه‌ای تاسیس کند و به نوجوانان فقیر درس بدهد. تغییرات این قهرمان برای بیننده‌ی فیلم انگیزه‌بخش است.
2. پیدا کردن اهداف مشابه: دغدغمندان حوزه‌ی آموزش اهداف و آرمان‌های مشابهی دارند. اهدافی که در فیلم‌ها نیز می‌توان نشانه‌ای از آن را یافت. به طور مثال کاربرد درس ریاضی در زندگی روزمره هدف معلمان است. در فیلم «سوپر30» نیز معلم داستان با مسئله‌ای درس را شروع می‌کند که در زندگی بچه‌های کلاس کاربرد دارد. طرح درس او دانش‌آموزان را به یادگیری مشتاق می‌کند. در آخر فیلم نیز می‌بینیم که درس‌های مدرسه برای دانش‌آموزان کاربردی شده است. در سکانس بیمارستان، شاگردان از علم برای نجات معلم خود استفاده می‌کنند. تماشای این سکانس می‌تواند برای همه‌ی معلمان جالب باشد.
3. کسب تجربه‌های جدید: مسلم است تجربه در هر شغلی می‌تواند به بهبود عملکرد فرد کمک کند. معلمان نیز هر چه بیشتر با دانش‌آموزان مختلف ارتباط برقرار کرده باشد تجربه بیشتری کسب می‌کند. تماشای فیلم‌های سینمایی تجربه‌های خوبی در اختیار معلمان قرار می‌دهد. آقای معلم فیلم «سوپر30» دانش‌آموزانی دارد که نمی‌توانند به خوبی انگلیسی صحبت کنند. این معلم هندی تصمیم می‌گیرد با اجرای نمایش، زبان انگلیسی آنها را تقویت کند. تجربه‌ای که می‌تواند در دنیای واقعی نیز رخ بدهد و معلمان از آن استفاده کنند.
4. تلاش برای حل مشکلات: اگرچه هر کلاس سختی‌ها و مسائل خاص خود را دارد اما مشابهت‌هایی نیز در همین مشکلات وجود دارد. کودک پرجنب و جوش، کودک منزوی، کودک بی‌علاقه به درس هر کدام چالش‌هایی برای معلم ایجاد می‌کنند. تماشای فیلم‌های سینمایی با موضوع مدرسه و کلاس درس به معلم یادآوری می‌کند که مشکل کلاسش، مشکلی یگانه نیست و دیگر معلمان نیز در سراسر دنیا این دردسرها را دارند و البته این مسائل حل شدنی است. در فیلم موردبحث شاگردان آناند در مقابل دانش‌آموزان پولدار اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند و نمی‌توانند در آزمون نمره‌ی خوبی را کسب کنند. حالا این معلم است که به حل این مشکل فکر می‌کند و می‌خواهد اعتماد به نفس شاگردانش را تقویت کند.
به موارد بالا می‌توان موارد دیگری را نیز اضافه کرد. باید یادآور شد که سینما اگر چه همچنان جنبه‌ی سرگرم کننده‌ی خود را در جهان حفظ کرده است اما در کنار آن می‌تواند منبع خوبی برای تفکر و تامل درباره‌ی مدرسه باشد و البته فرصت خوبی را در اختیار معلمان، دانش‌آموزان و والدین قرار می‌دهد تا درباره‌ی آموزش و پرورش گفت‌وگو کنند.
با همین هدف حلقه‌ی نقد فیلم و مستند انجمن پویش شکل گرفت. تا به حال فیلم «سوپر30» و مستند «توران خانم» در این حلقه نقد و بررسی شده است و برای شهریور ماه هم فیلم «اعجوبه» به کارگردانی استیون شباسکی به بحث گذاشته می‌شود.

نویسنده: عطیه ملک‌زاهدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *