مسئولیت اجتماعی من چیست؟

?این روزها بعد از شوک بالارفتن ناگهانی قیمت بنزین و رویدادهای دردناک و سخت پس از آن که به نوعی دامن همه ما را گرفت، حال بیشتر ما خوب نیست. بیشتر ما نگران وضعیت اقتصادی و اجتماعی آینده خودمان و جامعه مان هستیم. بسیاری از ما شروع کرده ایم به سامان دهی دوباره بودجه خانواده و اگر صاحب کسب و کار خصوصی باشیم یا مدیر یک سازمان، بودجه محل کارمان.

مسئولیت اجتماعی من چیست؟
مسئولیت اجتماعی من چیست؟

مسئولیت اجتماعی من چیست؟

?طبعا در این ناپیدایی و ابهام آینده، باید برخی هزینه ها را از سبد مصرف خانوارمان حذف کنیم و هر کس بنا به اولویتهایش و یا ناچاریهایش مورد خاصی را انتخاب میکند. اما بیایید در این میانه به قشری از جامعه بیندیشیم که گزینه‌ای برای حذف کردن در سبد خانوارش ندارد؛ سبد هزینه این خانوار در این میانه روز به روز خالی‌تر و خالی‌تر شده و در ان حتی برای تامین نیازهای اولیه‌ای چون خوراک و پوشاک و مسکن هم امکان مناسبی وجود ندارد. فکر می کنید در این خانوار تنها گزینه قابل حذف چه خواهد بود؟ بله، درست است، آموزش آسیب پذیر ترین گروه این خانوارها یعنی کودکان، بهداشت آنها و شادی و تجربه کودکی آنها که البته همه اینها پیش از این هم کم به یغما نرفته بود.

و این دغدغه بسیار بزرگ این روزهای مجموعه فعالین حقوق کودک و مسئولین سازمانهای مردم نهاد مرتبط با این حیطه بوده است. پیش از این هم مسئولین این نهادها برای تامین نیازهای مالی و انسانی سازمان‌هایشان باید از صدها گردنه سخت عبور میکردند. پیش از این هم مشکلات اقتصادی همیشه موجود این جامعه برای این سازمانها نمودی چندین برابر داشته است. این فعالین مدنی در این برهه¬های سخت آبدیده شدند اما این بار شاید فشار اقتصادی چنان سنگین باشد که دیگر پایداری و امید همیشگی مستتر در ذات این نهادها هم نتواند چندان کاری پیش ببرد.
? این روزها بیش از هر زمان دیگری چشم امید سازمانهای مردم نهاد برای سرپا ماندن و امتداد خدمت رسانی به همراهی مردم است و گفتگویشان با جامعه این است: – ما با وجود همه موانع و سختیها که روز به روز هم سنگین‌تر میشود بر سر پیمان‌مان و رسالتمان و بر سر مسئولیت اجتماعی مان که عهدش را با شما بسته ایم مانده‌ایم؛ آیا شما هم همچنان همراه ما می‌مانید؟
و این یک پرسش صرفا احساسی و از سر عواطف نیست. این پرسش عواطف زودگذر ما را نشانه نرفته است. این پرسش،مستقیما آگاهی ما را و تعهد ما را به جامعه مان نشانه رفته است. تصویرمان از آینده جامعه‌مان چیست؟ امتداد همین روند نابسامان اقتصادی ،اجتماعی، فرهنگی؟ گسترش حاشیه نشینی و فقر و بزهکاری و ناامنی؟ نسل دیگری که ادامه دهنده اشتباهات از سر ناآگاهی ما در مدیریت جامعه مان باشد و ته مانده منابع انسانی و ملی و محیط زیستی این سرزمین پر نعمت را هم به باد دهد؟ برای آینده فرزندانمان چه می‌خواهیم؟ این پرسش دقیقا همین موارد را نشانه گرفته است. ما چه دلمان بخواهد ،چه نخواهد در برابر جامعه مان و آینده خود و فرزندانمان ،مسئولیم. اگر امروز برای آن کاری نکنیم، فردا دیرتر از امروز خواهد بود. ثمره از دست رفتن فرصت آموزش ، از دست رفتن فرصت تجربه کودکی و از دست رفتن حقوق اولیه کودکان طبقات فرودست (که روز به روز هم با بالاتر رفتن خط فقر بر تعداد آنها افزوده میشود) ، چیزی جز امتداد وضعیت فعلی و گسترش روزافزون آن نخواهد بود.

?ما مسئولیم و باید به جای واکنشهای خشونت آمیز، اضطراب آلود و غرولندهای تکراری و همیشگی، طرحی نو در اندازیم و به این بیندیشیم که تا فرصت باقیست، برای آینده نه چندان دور جامعه مان کاری بکنیم. مسئولیت اجتماعی مالی تک تک ما در برابر طبقات فرودست، باید پای ثابت سبد هزینه های خانوار ما یا بودجه بندی سازمانمان باشد، مسئولیت اجتماعی کار داوطلبانه تک تک ما باید پای ثابت بودجه بندی زمانی و وقتی ما باشد ،این باید نه صرفا عملی از سر ترحم و انسان دوستی یا اعتقادات مذهبی و اخلاقی که نوعی کنشگری اجتماعی ضروری به ویژه در شرایط فعلی و از سر آینده نگری است. از دست رفتن حقوق اولیه کودکی طبقات فرودست جامعه، روزی دامان همه ما را خواهد گرفت. سازمانهای مردم نهاد را برای بازگرداندن این حقوق کودکی تنها نگذارید، نگاه آنها بیش از هر زمان دیگری به همراهی شماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *