روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

? به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

تاثیرخشونت خانگی بر روان زنان قربانی

نویسنده: مریم رحمانی

دیگری: خشونت خانگی تاثیر بسیاری بر روان زنان قربانی دارد از اختلاس استرس پس‌آسیبی، افکار مربوط به خودکشی، خودزنی … در این فرصت با فرشته ذاکر پژوهشگر فلسفه و روانشناسی، فعال حقوق زنان واز اعضای گروه مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی ایران که در زمینه تاثیرروانی خشونت بر زندگی زنان مطالعاتی انجام داده است، به گفتگو نشسته ایم.

– لطفا برای خوانندگان دیگری، کمی در مورد اختلال استرس پس‌آسیبی و چگونگی بروز آن در زنانی که با خشونت خانگی روبه‌رو هستند، توضیح دهید.
اختلال استرس پس‌آسیبی که در اصطلاح اختصاری به آن PTSD گفته می‌شود، اختلالی روان‌شناختی است که در بعضی از افراد پس از تجربه تروما علایم آن بروز پیدا می‌کند. افرادی که به این اختلال دچار می‌شوند به طور مرتب از این می‌ترسند که نکند دوباره آن تجربه دردناک یا تجربه دردناک مشابهی برای‌شان اتفاق بیافتد. به همین دلیل این افراد تلاش می‌کنند از هر نشانه‌ی مربوط به آن حادثه دوری کنند. با این حال، کوچک‌ترین نشانه‌ی مربوط به آن حادثه، ذهن آنها را مشغول کرده و دچار استرس می‌شوند. معمولا افکار و احساسات مرتبط با آن حادثه نیز به طور ناخواسته به ذهن‌شان هجوم می‌آورد. تجربه‌ی این علایم می‌تواند منجر به اختلالات دیگری در این افراد شود. از جمله اختلالات مربوط به خواب، گوش‌به‌زنگی، افسردگی، خشم، مشکلات حافظه و حتی دردهای جسمانی. بسته به شدت بروز هر یک از علایم این اختلال، زندگی عادی و روزمره بیمار دچار اختلال می‌شود و احساس می‌کند کنترل خودش را نسبت به جریان عادی زندگی‌اش از دست داده است. البته همه این علایم در یک فرد بروز پیدا نمی‌کند. شدت و ضعف بروز این علایم به عوامل پیش‌زمینه‌ای هر فرد بستگی دارد.
به طور کلی زنانی که دارای تجربه خشونت خانگی هستند، نسبت به زنانی که هرگز مورد سوء‌استفاده قرار نگرفته‌‌اند دو تا سه برابر بیشتر در معرض ابتلا به اختلال استرس پس‌آسیبی هستند. خشونت خانگی شامل خشونت روانی، خشونت فیزیکی و خشونت جنسی می‌شود؛ زنانی که هر سه نوع از خشونت را تجربه کرده باشند، نه برابر بیشتر از زنانی که دارای تجربه خشونت‌دیدگی نیستند در معرض رشد اختلال استرس پس‌آسیبی هستند.
در برخی از افراد با گذشت زمان که حداکثر چند ماه است، علایم این اختلال خود به خود کاهش پیدا می‌کند و از بین می‌رود. اما دسته‌ای از افراد هستند که با گذشت زمان نه تنها علایم در آنها فروکش نمی‌کند که تداوم پیدا می‌کند و یا تشدید می‌شود. این افراد به تنهایی نمی‌توانند بر اختلال‌شان فایق آیند و حتما باید کمک حرفه‌ای دریافت کنند.
یکی از عوامل مهمی که به افراد کمک می‌کند بر این اختلال فایق آیند، حمایت اجتماعی است. بر اساس نتایج تحقیقات، زنانی که درون چرخه‌ی خشونت خانگی قرار دارند و احتمال تکرار تجربه خشونت خانگی برای آنها وجود دارد، اغلب یا اصلا از حمایت اجتماعی برخوردار نیستند و یا حمایت اجتماعی اندکی دریافت می‌کنند. همین عامل مهمی است که این زنان نتوانند به راحتی کنترل مشکل‌شان را به دست بگیرند. از سوی دیگر، اکثریت زنانی که در معرض خشونت خانگی هستند، از نظر اقتصادی وابسته به همسران‌شان هستند و ایجاد محدودیت اقتصادی خودش یک مؤلفه‌ی خشونت خانگی پرتکرار است. یعنی این زنان امکان اقتصادی برای دریافت کمک حرفه‌ای نیز ندارند.
همین عوامل منجر به انباشت علایم و بروز اختلالات پیچیده‌تر در این زنان می‌شود که ممکن است به لحاظ روانی آنها را در شرایط خیلی دشواری قرار دهد و به پیامدهای وخیم‌تری منجر شود. مانند انزوا، افسردگی فراگیر، سوء مصرف مواد، افکار خودکشی و یا تغییرات شخصیتی بنیادی.
اگرچه بسترهای فرهنگی، مشکلات اقتصادی و آموزشی موجود در این مناطق، بر نرخ اقدام به خودکشی در این استان‌ها تأثیرگذار هستند ولی یافته‌های پژوهش‌های متعددی که برای بررسی پدیده خودکشی در این استان‌ها انجام شده است، نشان می‌دهد درصد خودکشی‌های موفق در میان زنان متأهل و مطلقه‌ بالاتر است. در برخی از این پژوهش‌ها به طور مشخص به تعارض‌های خانوادگی در زندگی زناشویی، اختلاف با همسر یا خانواده‌ی همسر، به عنوان یک عامل مهم در اقدام به خودکشی اشاره شده است. به خاطر نرخ بالای خودکشی موفق در میان زنان استان‌هایی که نام بردید، برخی اشاره کرده‌اند که خودکشی و به طور مشخص خودسوزی در این استان‌ها رنگ زنانه دارد. بنابراین اگر خشونت خانگی تنها عامل سوق دادن زنان در این استان‌ها به سمت خودکشی نباشد، بی‌شک عامل مهم و تأثیرگذاری است.
این کودکان چون از تحصیل بازمی‌مانند و از حداقل آموزش‌های لازم نیز محروم می‌شوند، آسیب‌های جسمی و روانی زیادی می‌بینند. اغلب این کودکان بارداری زودهنگام را نیز تجربه می‌کنند که منجر به درصد بالای مرگ و میر در آنها می‌شود. دخترانی که در سن زیر 15 سال بارداری را تجربه می‌کنند پنج برابر بیشتر از دختران بالای بیست سال بر اثر آسیب‌های ناشی از بارداری می‌میرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *